سلام
ببخشن اما رضا مشدي نبودن
شما مشديا دعوتشان كردن و ....
از وبلاگه كه به لهجه ي مشدي باشه مو كه خوشم ميه تا حالا با اي لهجه مو كه نديدم
اي تيكه مشدي ره اكه دوست دري بري /0يراي) مشديا بزار تو نيويشتت.
يك روز از خو ور خاسته بودم كه از رازينه ها بيام پايين كه ديدم لنگ يك چغوك به چوخت خنه دلنگونه امدم بيكيرمش و بيزارمش تو ي سله سبد كاسه كه لنگم خز خورد واز رازينه ها گرومبسته افتادم پايين و زينگيچه ام موررررسته كرد .